قرارگاه میثم

کنگره سکولار دمکرات‌ها/بدون راه‌کار، تکرار مکررات+تصویر

به گزارش ماهستیم، روز یکشنبه 17 مردادماه نخستین کنگره سکولار دمکرات‌ها در واشینگتن برگزار شد. کنفرانس سکولارها همچنان که انتظار می رفت نتوانست خواسته های عناصر ضدانقلاب خارج نشین را جامعه عمل بپوشاند چراکه به گفته یکی از همین شرکت کنندگان «هرجا که تعداد سرهای کچل و موهای رنگ کرده زیادتر از نیروهای جوان باشد امید زیادی نمی‌رود.»
 
 
سایت خودنویس که توسط نیک آهنگ کوثر مدیریت می شود درباره کنگره سکولارها نوشته است: "قبل از همه چیز، علیرغم اینکه دوست ندارم تکرار بدیهیات بکنم، باید بگویم که خلوص نیت و قلب تپنده اقایانی چون دکتر نوری علا، دکتر ماسالی و... را از نزدیک احساس کردم. اما این دلیلی نیست که چشم از واقعیت پوشید."
 
 
روز اول کنگره با پخش ویدویی درباره مشروطه آغاز شد و بعد "اسماعیل نوری علا" خلاصه‌ای مفید در باب جنگ مشروطه‌خواهان و مشروعه‌طلبان بیان کرد. بعد از ایشان "امیر حسین بهمنی" در یکی از کسل‌کننده‌ترین سخنرانی‌هایی که تا به حال شنیده بودم در باب فضایل و مناقب میرزا ملکم خان داد سخن داد و سر آخر "مهدی خلجی" با ارایه «تصویری ترسناک» از وضعیت حال حاضر ایران، مسن‌ترهای جلسه را یا به ترس و یا به تکفیر خودش واداشت.
 
 
ریاست جلسه بعد از ظهر روز اول را "هرمز حکمت" به عهده داشت که بسیار مسن بود. ابتدا خانم شکوه میرزادگی در باب دشمنی جمهوری اسلامی با میراث فرهنگی و اقدامات انجام شده توسط خود برای مقابله با آن یاد کرد و در این حین صحبت از لباس شخصی‌هایی نمود که به دستور مقامات بالا آثار باستانی را تخریب می‌کنند و یا یادگاری نوشته تقصیر جوانان پاک ایران می‌اندازند(که من نفهمیدم در مملکتی که خود مردم از جمله خود من از سر بی‌توجهی بر بالای ستون‌های باستانی می‌روند تا عکس یادگاری بگیرند چه نیازی به داستان‌های دایی جان ناپلئونی هست؟)
 
آخرین سخنران دکتر کرمی بود که با یک انشا طولانی سرشار از صنایع ادبی و کاملا بی‌محتوا با ترجیع بند «از حد فاصل انقلاب تا آزادی» و با تکرار مکرر «اسارت ایشان در سرداب‌های پرظلمات » مرا به یاد بیانیه‌های کم محتوا اما خوش آب و رنگ مهندس موسوی می‌انداخت!
 
 
روز دوم با دعوت از نمایندگان احزاب سیاسی که آغاز شد که در باب تشکیلات خود و نظرشان راجع به این کنگره صحبت نمایند. بعد از اینکه اکثر این نمایندگان از پاسخ به سوال ساده مجری که در عرض ۵ دقیقه تشکیلات خود را معرفی کنید، درماندند، ادامه جلسه به پرسش و پاسخی کاملا بی‌ربط با اهداف کنگره تبدیل شد. استادی داشتیم که همیشه یک نمره در برگه امتحان را به نوشتن اسم دانشجو اختصاص می‌داد. کسانی به عنوان نماینده احزاب سیاسی سخن گفتند که اکثرشان حتی همین یک نمره را هم نمی‌گرفتند چرا که ساده‌ترین سوال را که «در بنچ دقیقه تشکیلات خود را معرفی کنید» را نتوانستند پاسخ گویند.
 
 
***بزرگترین اشکالی که در این کنگره دیده می‌شد، جوان نبودن مغز افرادی بود که یا فیلم پدرخوانده را ندیده بودند و یا دیده و نکته این فیلم را نگرفته بودند. آنجا که رییس بزرگ بعد از اینکه احساس کرد دیگر سنی از او گذشته تمام مسوولیت را به عهده فرزند جوانش گذاشت، وخود به نصیحتی چند از راه دور بسنده می‌کرد. اما اینان همه از جوانی ۱۴ ساله هم شهوت حرف زدن بیشتر داشتند بی‌آنکه بدانند چه چیزی برای گفتند دارند!

نوشته شده توسط سرباز ولایت در 22 / 5 / 1392برچسب:کنگره سکولار دموکرات,اسماعیل نوری علا,ضدانقلاب,, ساعت | لينک ثابت |

حماقت همایون نادری گروهک سلطنت طلبان را به جان هم انداخت + سند

دعوا بین سلطنت طلبان به جعل و افشاگری علیه یکدیگر کشیده شد و همدیگر را متهم به رفتارهای کودکانه و شک برانگیز کردند.

به گزارش خبرنگار  بولتن نیوز، این جماعت که اختلافات عمیقی با هم دارند مشکل اصلی آنها شخص خاندان پهلوی ، مخصوصا ربع پهلوی است. پهلوی چی ها علاقه مند هستند رضا پهلوی را شاهزاده خطاب کنند و دیگر گروه های سلطنت طلب او را یک شهروند عادی میدانند حتی برخی مواقع به او برچسب بی تدبیری و لودگی میزنند. هفته گذشته کنگره سکولار دموکرات ها قرار بود در واشنگتن برگزار شود، برگزار کنندگان این جلسه آنقدر بی تدبیر و سست بودند که کل همایش خود را در حاشیه ارسال یک ایمیل قرار دادند.

 ماجرا این گونه است که گویا یک نفر  به نام همایون نادری فر ایمیلی برای نوری علا ارسال میکند ، محتوای ایمیل باعث آزرده خاطر شدن او میشود ، نوری علا به تلافی نامه ای به دفتر ربع پهلوی ارسال میکند و از عضو شورای او شکایت میکند اصل ماجرا بدون دخل و تصرف جهت آگاهی مخاطب گرامی از اوج حماقت دشمنان نظام آورده شده است.
 

 

همایون نادری فر از اعضای ورشکسته به اصطلاح شورای ملی ایران یا همان شورای ربع پهلوی در فیس بوکش نوشت: از سوی دفتر پهلوی مطلع شدیم که ایمیلی جعلی به نام من ساخته شده و پیامی تهدید آمیز به آقای نوری علا ارسال نموده است و موجب سو تفاهم برای او فراهم نموده و ایشان نیز متاسفانه بدون بررسی صحت و اصالت ایمیل، آن را به دفتر شاهزاده (ربع پهلوی) ارسال نموده اند!. انتصاب این نامه را به خود رد نموده و انتظار دارم یک فرد مدعی فعالیت سیاسی و نویسنده و ... و با تجربه! قبل از عکس العمل و انتشار این نامه مجعول ، از صحت و درستی آن آگاه می شدند.

 



اسماعیل نوری علا رییس گروهک چند نفره سکولاریسم سبز در پاسخ به او نوشت" این اقدام شما برای حاشیه سازی کنگره سکولار دموکرات ها بوده است.

 


همایون نادری فر در پاسخ به او یادداشت قبلی خود را تکمیل نمود و نوشت "جناب نوری علا !

امروز از طریق دفتر شاهزاده (ربع پهلوی) مطلع شدم ایمیلی منتسب به من از آدرس ایمیل مشابه و جعلی ازیاهو به شما ارسال شده و شما نیز بدون بررسی صحت و اصالت آن ، عکس العمل نشان داده اید!، جدای از اختلافات عمیق فکری و نظری با شما ، انتظار داشتم، تا کنون با ادبیات و روش کارکرد من آگاه می بودید و حتی به خود اجازه نمی دادید که تصور کنید این ایمیل از سوی من بوده باشد !با توجه به تجربه شما! ، این عکس العمل از سوی شما، بسیار کودکانه و شک برانگیز بود! امیدوارم شجاعت اقرار به اشتباه را که کمتر از شما دیده ایم! حداقل در این مورد کوچک و بی اهمیت به نظر بنده ، شاهد باشیم .آرزومندم این عمل ، هدف دار و در راستای رویکردهای قبلی برخی از مغرضان و منتقدین شورای ملی (شورای ربع پهلوی) نباشد و تنها عملی باشد در ادامه تحرکات هدف دار رژیم (جمهوری اسلامی) برای ایجاد جو بی اعتمادی و جلوگیری از یکپارچگی نیروهای برانداز، که البته امیدوارم و سعی میکنم با توجه به عملکرد های شما و یارانتان، شما را به نوعی در میان این نیروهای برانداز قرار دهم!


نوشته شده توسط سرباز ولایت در 22 / 5 / 1392برچسب:همایون نادری فر,سلطنت طلبان,نوری علا,ربع پهلوی, ساعت | لينک ثابت |

دزدی ناموسی منصور اسانلو و خیانت افشین

امروزی کسانی که سعی در تطهیر و مظلوم نمایی خانواده اسانلو دارند با افشای دزدی ناموسی منصور اسانلو و خیانت افشین در همکاری با خون آشام ترین دشمنان این کشور چه پاسخی در مقابل مردم مظلوم این مرز و بوم دارند.

یکی از سوژه هایی که در یک ماه اخیر به دستاویزی برای رسانه های استکباری همچون بی . بی . سی فارسی و دست اندرکاران فتنه 88 تبدیل شده، در گذشت یکی از زندانیان بند امنیتی زندان رجایی شهر به نام «افشین اسانلو» بوده است.

به گزارش بولتن نیوز، مرگ این زندانیان امنیتی در آخرین روز خردادماه عاملی شد تا رسانه های استکباری با بزرگنمایی موضوع زندانیان سیاسی در ایران، علت مرگ را عدم پوشش مناسب خدمات پزشکی و به تبع آن نقض حقوق بشر در ایران قلمداد نموده و از این رهگذر زندانیان جریان فتنه با هدف فشار بر نظام ج.ا.ا برای آزادی، اقدام به نامه پراکنی های گسترده به مجامع بین المللی و همچنین مسئولین داخلی نموده و توهین های مکرری را به مقامات مسئول روا دارند.

این امر عاملی شد تا خبرنگار بولتن اقدام به تحقیقات نسبتا جامعی در خصوص زندانی متوفی نموده و ابعاد مظلومیت نظام اسلامی را در این پرونده مکشوف نماید که ذیلا به استحضار خوانندگان محترم می رسد:

 

افشین اسانلو که بود؟

افشین اسانلو فرزند یک خانواده متوسط ایرانی بوده که در سال 1350 متولد شده و تا فوت پدرش در سال 1364 زندگی عادی داشته است.

 

با مرگ پدر افشین زندگی او دچار نوسانات متعدد شده و عمدتا متاثر از عملکرد برادر بزرگتر وی منصور اسانلو (که از فعالین سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران بوده) می گردد. (درباره منصور اسانلو توضیح داده خواهد شد.)

با مرگ پدر و بی کفایتی برادر، افشین اسانلو با شکست تحصیلی عازم خدمت سربازی شده و با پایان یافتن خدمت اقدام به ازدواج می نماید که حاصل آن دو پسر به نامهای پارسا و پویا می باشند.

تحت بی تدبیری منصور اسانلو که به جای حمایت از برادر و خانواده همواره جاه طلبی های سیاسی وی را به فعالیت های مخرب اجتماعی اعم از تلاش برای سامان دادن اعتراضات و اعتصابات کشانده، افشین دچار انحرافات مختلف گردیده و به فردی معتاد بدل می گردد، که این امر فروپاشی خانوادگی وی را در برداشته و موجب جدایی همسر و فرزندانش می گردد.

افشین با توجه به اعتیاد، بیکاری و طرد از خانواده به پیشنهاد تعدادی از دوستان لاابالی خود که همنشین بساز اعتیاد و الکل وی بوده اند، به کردستان عراق مسافرت می کند که در انجا به واسطه نسبتش با منصور اسانلو (فعال مخالف نظام) مورد توجه گروهک های ضد انقلاب کردی قرار گرفته و با عناصر کومله ارتباط برقرار می نماید.

با توجه به وابستگی گروهکهای ضد انقلاب کردی به رژیم اشغالگر قدس و سرویس اطلاعاتی این رژیم، افشین اسانلو به "موساد" معرفی شده و در راستای اهداف و برنامه های این سرویس جاسوسی تحت آموزش های جاسوسی و تروریستی قرار می گیرد.

بنابر اطلاعات محدودی که در اختیار سایت بولتن قرار گرفته، آموزشها و درخواستهای ارائه شده به افشین انطباق کاملی با تیم های ترور دانشمندان داشته است که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره داشت:

- موتورسواری تخصصی

- نقشه خوانی شهری

- شناسائی و تحقیق ملی

- نصب بمب های مغناطیسی و کنترل از راه دور به خودرو

- تشکیل هسته ای جمع آوری اطلاعات و عملیات شهری در داخل کشور

- و ...

متاسفانه افشین اسانلود به طمع پول کثیف صهیونیست ها حاضر به پذیرش پیشنهاد همکاری آنها شده و پس از طی آموزشهای اولیه برای اخذ آموزشهای تخصصی از طریق کشور اردن به اتریش اعزام شده و در آن کشور تحت آموزش عوامل مرتبط با سرویس اطلاعاتی موساد قرار می گیرد.

افشین اسانلو که علی الظاهر در تمام مدت تحت کنتزل سربازان گمنام امام زمان (عج) قرار داشته در آذرماه 89 پس از ورود به کشور به همراه تعدادی از مرتبطینش دستگیر می گردد.

بنابر اظهارت کارشناسان حقوقی جرم افشین اسانلو به دلیل استخدام در سیستم جاسوسی دشمن، اشد مجازات بوده، لین دادگاه ج.ا.ا با رأفت اسلامی با عنایت به عدم موفقیت نامبرده در انجام ماموریتهای دشمن، او را صرفاً به پنج سال حبس محکوم می نماید.

 

منصور اسانلو کیست؟

منصور اسانلو از فعالین پرسابقه کارگری در سندیکای کارگران شرکت واحد بوده که سالها این تشکیلات را در راستای مطامع شهرت طلبانه خود هزینه کرده و در نهایت در دی ماه سال گذشته با خیانت به دوستان خود از کشور گریخت. وی در حال حاضر در خارج از کشور به سر برده و با مساعدت دشمنان کشور در راستای تخریب وجهه این سرزمین در مجامع بین المللی از جمله سازمان ملل، سازمان جهانی کار و ... می کوشد.

و اما داستان هرزگی و خیانت پیشگی منصور اسانلو خود برگی تاریک در کارنامه فتنه گران و دشمنان این آب و خاک می باشد.

منصور اسانلو که با سوء استفاده از رافت اسلامی سیستم قضایی، امکان استفاده از مرخصی از زندان را یافته بود، با خیانت به یکی از نزدیکترین دوستان خود به نام "منصور حیات غیبی" همسر وی به نام "مریم ضیاء" را اغفال کرده و به خارج از کشور گریخت.

گویا ماجرا از این قرار بوده که منصور اسانلو به دلیل کسالت مدتی در منزل دوست خود به استراحت مشغول بوده که در این مدت با توجه به اختلافات بین آقای حیات غیبی و همسرش، به مریم ضیاء نزدیک شده و در نهایت به همراه وی نقشه فرار به خارج از کشور را اجرا می نماید.

پس از فرار منصور اسانلو و مریم ضیاء به خارج از کشور، آقای حیات غیبی از اسانلو به اتهام دزدی ناموس شکایت نموده است.

با فرار منصور اسانلو به اتفاق مریم ضیاء از کشور، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه حاضر به پذیرش این بی آبرویی نشده و در مورخ 12 / 11 / 91 طی نامه ای به فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل (ITF)، اسانلو را از ریاست هیأت مدیره این سندیکا برکنار نموده و از آن نهاد خواستار قطع تمامی ارتباطات، همکاریها و حمایتها از وی شود. این سندیکا برای جلوگیری از سوء استفاده منصور اسانلو از نام تشکل کارگری در خارج از کشور، صراحتا اعلام می دارد که سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه هیچ نماینده یا سخنگویی در خارج از کشور ندارد. در پایان رونوشت این نامه نیز به سازمان جهانی کار (ILO)، کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های آزاد کارگری (ITUC)، کنفدراسیون کارگران فرانسه (CGT) و کلیه اتحادیه ها و نهادهای کارگری داخلی و بین المللی ارسال می گردد.

 

مرگ افشین اسانلو

بنابر اطلاعات ارائه شده از بخش بهداشت و درمان اداره کل زندانهای استان تهران، افشین اسانلو در یکسال گذشته بیش از بیست بار توسط پزشکان ویزیت شده که معاینات به علل مختلف از جمله سرماخوردگی، مشاوره روانپزشکی و اعصاب و روان و... بوده است. شرایطی که برای خارج از زندان کمتر میسر بوده است.

افشین اسالنو با سابقه ای از اعتیاد شدید و بیماری اعصاب و روان در مورخ 30 / 3 / 92 به دلیل درد قفسه سینه با پای خود به بهداری زندان رجایی شهر مراجعه نموده و در کمتر از 15 دقیقه پس از گرفتن نوار قلب به بیمارستان رجایی شهر کرج اعزام می شود که درمانهای صورت گرفته نتیجه نداده و نامبرده در همان تاریخ فوت می نماید.

 

جنجال سیاسی – هیاهوی رسانه ای

با مرگ افشین اسانلو موجی از جنگ روانی دشمن در راستای مظلوم نمایی زندانیان فتنه و همچنین القاء نقض حقوق انسانی در ج.ا.ا توسط جریان فتنه و امپراطوری رسانه ای دشمن ایجاد می شود. در این راستا خائنان جریان فتنه که به سبب خیانتهایشان در فتنه 88 در زندان به سر می برند با ارسال نامه ها و شکوائیه های مختلفی به مجامع بین المللی از جمله دبیر کل سازمان ملل، مقامات قضائی همچون رئیس قوه قضائیه و انتشار مطالب کذب در رسانه ها و فضای مجازی سعدی در مظلوم نمایی و بهره برداری از مرگ افشین اسانلو می کنند.

همچنین شبکه های ماهواره ای، خصوصا بی.بی.سی، صدای آمریکا و ... که اهداف پلیدشان علیه این مرز و بوم به اثبات رسیده با پژواک گسترده رسانه ای این موضوع سعی در اجرای پروژه مظلوم نمایی زندانیان فتنه و اتهام زنی به نظام ج.ا.ا می نمایند.

البته از آنجا که خداوند همیشه در کمینگاه کفار و منافقین بوده و رسوا کننده مکر آنان، این اقدامات دشمنان خود سند مظلومیت نظامی برخاسته از خون بهترین جوانان این آب و خاک بوده است. چرا که امکان بیانیه پراکنی و اتهام زنی توسط محکومین امنیتی از داخل زندان خود گواه بزرگی بر دروغگویی آنان از شرایط زندان می باشد. امری که اتفاقا نیاز به بررسی بیشتر و پاسخگویی مسئولین محترم امور زندانهای کشو دارد که چگونه طیفی از خائن ترین زندانیان کشور از این سطح از امکانات و آزادی برخوردارند که از درون زندان با ارسال نامه و بیانیه و ... به بالاترین مقامات بین المللی و داخلی، به چهره مظلوم این کشور چنگ بیندازند!!

همچنین این رویداد نشان بزرگ دیگری از مظلومیت این کشور و این نظام است که چگونه دشمنانش خائن ترین و مبتذل ترین انسانها بوده و در مقابل ج.ا.ا چگونه بزرگوارانه و با این ناجوانمردی ها مدارا نموده است.

امروزی کسانی که در سعی د رتطهیر و مظلوم نمایی خانواده اسانلو دارند با افشای دزدی ناموسی منصور اسانلو و خیانت افشین در همکاری با خون آشام ترین دشمنان این کشور چه پاسخی در مقابل مردم مظلوم این مرز و بوم دارند.

نسبت دادن مرگ جوانی با سابقه ای از اعتیاد شدید، آلودگی به الکل، بیماری اعصاب و روان ناشی از مشکلات خانوادگی و ... به نظام ج.ا.ا این شائبه را تقویت می نماید که گویا قرار است ج.ا.ا مانع از مرگ تمامی افراد جامعه گردیده و عمر آنها را برای همیشه تضمین نماید.

«« خواهر اسانلو در روز دوم اردیبهشت ماه 92 در گفتگو با صدای آمریکا: خانم اسانلو با تاکید بر این که برادرش ناراحتی قلبی نداشته، این خبر را باورنکردنی توصیف کرده است.

 

خواهر افشین اسانلو گفته است او یک هفته پیش از مرگ، با مادرش ملاقات حضوری داشته و در این ملاقات کاملا سالم بوده و ابراز امیدواری کرده که شاید بتواند به مرخصی برود»».

 

این در حالی است که صدای آمریکا در خبری دیگر در اول تیرماه 92 یعنی یک روز قبل در گفتاری متناقض اینگونه نقل قول کرده بود: " مادر افشین و منصور اسانلو در گفت وگویی که با سایت ملی مذهبی در تیرماه ۹۱داشته گفته است: «در اولین ملاقات بعد از دستگیری‌اش و چند ماه بی‌خبری، دستش را روی قلبش می‌گذاشت و به خاطر آن کتک‌ها و شکنجه‌ها حال خوبی نداشت. خودش هم در اولین تماس تلفنی گفت چهار ماه من را شکنجه کردند اگر حرفی هم زدم بدانید زیر شکنجه و به زور از من گرفتند و پرونده سازی کردند». !"

به هر حال به نظر می رسد حتی اگر روزی دولت ج.ا.ا قادر به ممانعت از مرگ صدها هزار نفر بر اثر سکته قلبی در کشور گردد، متاسفانه سالانه میلیونها نفر در جهان بر اثر این عارضه فوت می کنند که برای آنها از دست ج.ا.ا کاری برنخواهد آمد و پیشگیری از مرگ آنان قدرت خداوندی را طلب می کند که در اختیار ج.ا.ا نمی باشد.

در پایان کار تائید می گردد که متاسفانه افشین اسانلو به دلیل خیانت به کشور در همراهی با دشمنان و اموری که ذکر آن در این مقاله به صلاح نمی باشد، با پایی لرزان به دیار باقی شتافته می بایست پاسخگوی اعمال خود باشد، شاید بهتر باشد همپالگی هایش به جای سوء استفاده از مرگ وی در ضربه به دین الهی و حکومت اسلامی، برایش طلب غفران در پیشگاه الهی نمایند. شاید شامل رحمت حق تعالی قرار گیرد.


نوشته شده توسط سرباز ولایت در 20 / 5 / 1392برچسب:افشین اسانلو,منصور اسانلو,صدای آمریکا, ساعت | لينک ثابت |

خاندان سلطنتی انگلیس؛ خانواده ای مسیحی یا یهودی؟+تصاویر

"خانم پرستاری که اندکی ملکه انگلیس را دلخور کرده بود حالا دیگر زنده نیست" این را یکی از فعالان رسانه ای انگلیسی می گوید.  پرستار هندی تباری که فریب دو گوینده رادیوی استرالیایی را خورده بود بی خبر از آینده شوم خود، در پاسخ به درخواست تلفنی این دو خبرنگار که با تقلید صدا، خود را ملکه الیزابت و پرنس چارلز جا زده بودند، اطلاعاتی درباره جزئیات پرونده پزشکی همسر نوه ملکه در اختیار آنان قرار داد. این مصاحبه از طریق همین رسانه استرلیایی پخش شد و زمینه حوادث بعدی را فراهم آورد. 

 
پرستار هندی تبار عروس ملکه- جاسینثا سالدنا
پرستار انگلیسی، جاسینثا سالدنای 46 ساله به شدت از سوی خانواده سلطنتی مورد انتقاد و پرخاش قرار گرفت. مقامات بیمارستان "کینگ ادوارد" نیز رسما عذرخواهی کردند و این مساله را مایه شرمساری دانستند. در حالی که مقامات دربار انگلیس و بیمارستان کینگ ادوارد مدعی بودند که هیچ شکایتی از جاسینثا سالدنا نکرده اند چند روز بعد، جسد این پرستار در خانه ای در نزدیکی بیمارستان پیدا شد که برخی مقامات انگلیسی از احتمال خودکشی وی خبر دادند. گرچه پلیس لندن جزئیات بیشتری را در این باره منتشر نکرد و تنها سخنگوی این نیرو اعلام کرد که آنها این مرگ را قتلی مشکوک تلقی نمی کنند اما انگشت اتهام رو به سوی خاندان سلطنتی نشانه رفت. 
این حادثه حرف و حدیث زیادی را درباره نقش دربار انگلیس در این ماجرا در پی داشت. برخی با اشاره به نفوذ سنتی نهاد سلطنت در این کشور، از وجود شبکه مافیایی در خاندان سلطنتی سخن گفتند. این افراد معتقدند که علیرغم تاکید مقامات این کشور مبنی بر فرمایشی بودن جایگاه سلطنت در انگلیس، خاندان سلطنتی در این کشور یکی از خطوط قرمز و حساس تلقی می شوند که ورود به آن عواقب سنگینی را برای افراد و جریانات سیاسی و اجتماعی به بار خواهد آورد. ورود بی مهابا به حریمی که خاندان سلطنتی انگلیس آن را ملک طلق خود می خواند سر افراد زیادی را در گذشته بر باد داده است. گاهی قتل مشکوکی رخ می دهد که هیچ گاه عامل یا عاملین اصلی آن به طور رسمی مسئولیت اقدام خود را بر عهده نمی گیرند. 
مسببین اصلی، در حاشیه ای امن، در مقابل هزاران پرسش افکار عمومی تنها با سکوت خود، بر پیچیدگی آن می افزایند. قتل مشکوک پرستار ویژه عروس خاندان سلطنتی که چندی قبل هیاهوی فراوانی را در رسانه ها به راه انداخت از جمله این موارد بود. اما سوال اینجاست که چرا؟
پاسخ به این چرایی را بایستی در دالان رمزآلود خاندان سلطنتی انگلیس جستجو نمود. چرا خاندان سلطنتی انگلیس هنوز وجود دارند؟ این خانواده سلطنتی در این جهان مدرن چه می‌کنند؟ چرا هنوز خانواده‌‎ سلطنتی نفوذ خود را بر رسانه های انگلیس حفظ کرده است؟ چرا رسانه های داخلی در حوزه هایی چون خاندان سلطنتی تحت فشار و کنترل هستند؟ دربار انگلیس اسرار و ناگفته های زیادی در خود دارد که علاقه ای هم به افشای آن ندارد. در این گزارش به بخشی از این ناشنیده های هویتی- مذهبی درباره روند یهودی سازی خاندان سلطنتی و تبعات آن اشاره شده است.
عروس یهودی خاندان سلطنتی
هنوز برای بسیاری از مردم انگلیس این سوال وجود دارد که چگونه فرزند یک "مهماندار هواپیما" توانست با نوه ملکه انگلیس ازدواج کند.  حقیقتی که علیرغم سکوت و بی توجهی جریان اصلی رسانه ای انگلیس از دیده همه رسانه ها پنهان نماند. 
حقیقت آن است که تازه عروس خاندان سلطنتی انگلستان یک یهودی است. گرچه در جریان این عروسی سلطنتی چنان وانمود شد که گویی کیت میدلتون یک مسیحی است اما ریشه های خانوادگی این دختر انگلیسی نشان می دهد که وی از سوی مادرش یک یهودی سفاردی محسوب می شود. البته زمان و شیوه برگزاری عروسی ویلیام و کیت که مبتنی بر فرهنگ یهودی بود خود بر این شواهد صحه می گذارد.
 نام مادر کیت قبل از ازدواج با پدرش، گلداسمیت بود. تحت قانون یهود اگر مادری یهودی باشد کودکان او نیز یهودی هستند. از اینرو کیت میدلتون یک یهودی سفاردی است و فرزندان وی نیز از نظر قانون یهود، یهودی خواهند بود.  
 
کیت مدیلتون عروس خاندان سلطنتی در کنار مادر یهودیش کارول گلداسمیت
این مساله زمانی بیشتر اهمیت پیدا می یابد که بدانیم وی به عنوان همسر فردی پا به کاخ سلطنتی باکینگهام می گذارد که در آینده نه تنها پادشاه انگلیس بلکه فرمانروای کلیسای انگلیس نیز خواهد بود. منابع نزدیک به این عروس 30 ساله سلطنتی گفته اند که کیت مدیلتون و والدینش به طور معمول در مراسم کلیسا شرکت نمی کردند. به همین علت کلیسای انگلیس تصمیم گرفت تا به طور مخفی و غیررسمی برای مسیحی نمودن این عضو جدید وی را غسل تعمید دهد تا بتواند ازدواج او را با پرنس ویلیام تایید نماید. 
با این وجود حتی غسل تعمید اسقف کلیسا نخواهد توانست مانع یهودی شدن فرزند پرنس ویلیام پادشاه آینده و مقام ارشد کلیسای انگلیس شود و به ناچار فرزند مشترک ویلیام و کیت یک یهودی خواهد بود. 
پدر و مادر یهودی تبار پرنسس دیانا 
یهودی بودن اعضای خاندان سلطنتی تنها به یک مورد محدود نمی شود بلکه افراد دیگری نیز در این خانواده پادشاهی انگلستان یهودی مذهب بوده و هستند. پرنسس دیانا عروس ملکه الیزابت نیز که از مادری یهودی متولد شد، یک یهودی محسوب می شد. بنابراین فرزندان وی یعنی ویلیام و هری هم یهودی هستند.
در کتاب «تاریخچه دیانا»، نویسنده - تینا براون- ادعا می کند که مادر یهودی پرنسس دیانا، فرانسیس شاندکید در طی دوران ازدواج خود با ارل اسپنسر با جیمز گلداسمیت بانکدار یهودی نیز رابطه داشته است. او نشان می دهد دیانا که در سال 1961 متولد شد، فرزند نامشروع گلداسمیت بود و دختر حقیقی اسپنسر حساب نمی شد. وی می نویسد دیانا حتی اگر از طرف پدران یهودی نباشد، با توجه به قانون یهود، بازهم به عنوان یک یهودی شناخته می شود چرا که از طرف مادر یهودی است. 
 
فرانسیس شاندکید مادر دیانا به همراه شوهرش ارل اسپنسر
 
برادران ناتنی یهودی تبار دیانا
پرنسس دیانا به لحاظ ظاهری به کودکان جیمز گلداسمیت – زاک، بن و جمیا- شباهت قابل توجهی دارد، گفته می شود که آنها برادر و خواهرناتنی دیانا هستند. 
 
زاک گلداسمیت                         پرنسس دیانا
بن گلداسمیت در سال ۲۰۰۳ ادعا کرد که برادر ناتنی دیاناست بر همین اساس با کیت روچیلد ازدواج کرد. همین ادعا موجب شد زاک گلداسمیت نیز خود را برادر ناتنی پرنسس دایانا معرفی نماید؛ وی نیز پس از آنکه به عنوان نماینده پارلمان انتخاب شد، همسر خود را طلاق داد. زاک در حال حاضر با آلیس روچیلد زندگی می کند. انتظار می رود این زن و مرد روچیلد-گلداسمیت نیز با هم ازدواج کنند. 
پسر یهودی پرنسس دیانا و آینده پادشاهی انگلیس
چنانچه گفته شد تعریف اصلی و فعلی یهود از افراد یهودی، این است که مادر وی یهودی باشد چون یهودیت از طرف مادری منتقل می شود. مادربزرگ پرنس ویلیام و مادر پرنسس دیانا، یک زن یهودی تبار به نام فرانسیس روت برک روشه که از خاندان روچیلد بود. شواهد حاکی از آن است که نسب دیانا از سوی پدر نیز یهودی است که بر همین اساس قطعا ویلیام یهودی است.
 
پرنسس دیانا به همراه دو پسرش ویلیام و هری
نتیجه آنکه حتی اگر خانواده سلطنتی به ویژه کیت و ویلیام، خود را مسیحی دو آتشیه معرفی نمایند به دلیل آنکه عروس این خانواده یعنی دیانا همسر پرنس چارلز یهودی بوده دو پسر وی هری و ویلیام مسیحی هستند. از سوی دیگر پیوند ازدواج ویلیام به عنوان میراث دار تاج و تخت با دختری یهودی تبار آینده انگلیس را به دستان فرزندان یهودی این زوج خواهد سپرد.
 
پرنس ویلیام و همسرش کیت میدلتون زوج یهودی وارث تاج و تخت در انگلیس
این روزها که خاندان سلطنتی در انتظار  است تا کیت نوزادان یهودی خود را برای این خاندان متولد کند، بسیاری از مردم انگلیس از اینکه اعضای پارلمان این کشور در یکی از جلسات اخیر خود، بیشترین زمان را صرف تصویب قانونی کردند که کاتولیک ها به تاج و تخت برسند، متحیرند. گرچه این مسئله آنها را متحیر کرده ولی به طور جدی به این مساله توجه ندارند که چرا پارلمان وقت خود را با این موضوع اختصاص داده است. اما ما بهتر می توانیم تحولاتی که به صورت زیرپوستی در انگلیس در جریان است را درک کنیم چون این یک امر تصادفی نبود که به یهودیان اجازه داده شد تا بر اساس "برابری" و "تنوع" بر تاج و تخت سلطنتی انگلیس تکیه زنند.
به نظر می رسد که تغییر مذهبی و دینی در سلطنت مشروطه انگلستان آثار خاصی را بر حوزه داخلی و خارجی این کشور خواهد گذاشت. در فضای داخلی انگلیس به جای پادشاه یا ملکه کاتولیک، فردی یهودی مسلک قدرت و نفوذ سنتی را در دست خواهند گرفت که این به معنا بسط هر چه بیشتر نفوذ لابی های یهودی در این کشور خواهد بود. ضمن آنکه جریان مذهبی مسیحی این کشور نیز رسما تحت قیمومت یهودیان عمل خواهد کرد؛ چرا که پادشاه و ملکه آینده یهودی هستند.
این مساله تاثیرات خود را بر حوزه سیاست خارجی این کشور نیز خواهد گذارد. قرابت مذهبی میان انگلیس و رژیم صهیونیستی تعامل این دو رژیم را بیشتر می نماید. نقش حمایتگرانه لندن از اسرائیل به میزان قابل توجه افزایش خواهد یافت. البته این همه به عوامل دیگری چون کیفیت و توان سایر ساختارهای سیاسی این کشور نیز بستگی دارد.

نوشته شده توسط سرباز ولایت در 20 / 5 / 1392برچسب:خاندان سلطنتی انگلیس,یهودی,مسیحی, ساعت | لينک ثابت |

نامزدهای پیشنهادی بولتن برای وزارت زنان از میان بافضیلت ترینهای جریان فتنه

طی روزهای اخیر، فضیلت های جریان فتنه فشار رسانه ای زیادی را بر رئیس جمهور منتخب وارد ساخته و مطالباتی را مطرح می کنند که از جمله آنها ایجاد وزارت «زنان» است.

به گزارش بولتن نیوز، برای کمک به جریان فضیلتی ای که در رابطه با وزارت زنان کاسه داغ تر از آش شده تا پیش از این دو گزارش منتشر کردیم که در گزارش اول مهاجرانی و نبوی را پیشنهاد دادیم و در گزارش دوم به بافضیلتهایی چون اشکوری و نوریزاد و بهنود پرداختیم و در آخرین گزارش مورد برادر گرامی واحدی و باطبی و خزعلی را مورد مورد بررسی قرار می دهیم.

مجتبی واحدی: وی که از زیبائی چهره بسیار بی بهره است، سعی نمود تا این نقیصه را با قرار گرفتن در کنار یکی از چهره های متلفذ و مشهور زمان خود (مهدی کروبی) جبران کرده و توجه زنان را به خود جلب کند. فساد گسترده وی به هنگام تصدی مدیریت دفتر کروبی منجر به شکایت مراجعین و برکناری وی شد. مجتبی واحدی پس از ازدواج دائم نخست خود، مجدداً در سال 85 با خانمی به نام «فریبا – ت » ازدواج کرد که دو فرزند به نامهای امید و امین حاصل ازدواج دوم وی می باشد.

مجتبی واحدی مشاور متواری مهدی کروبی زمانی که درایران بود با وجودی که همسرداشت عاشق خواهرزنش شد و در مقابل چشم همسرش،با خواهر زن خود ارتباط برقرار کرد و امروز چنین فرد فاسدی می خواهد جایگاه ولایت را تخریب کند.

برای یادآوری به مجتبی واحدی، لازم است یادآور شویم که مرحوم عزت اله سحابی، اعلام کرده بود که در بین بازجویان خود، مجتبی واحدی را دیده است؟!

وی در واکنش به بازداشت چند روزه تعدادی از روزنامه نگاران که با خارج کشور در ارتباط بوده اند، نیز طوری به دفاع از روزنامه نگاران پرداخته، که گویا فراموش کرده در مقام سردبیر روزنامه آفتاب یزد، چگونه عمل کرده است.

مجتبی واحدی، نه تنها برادر خانوم و برادر خود و چند تن از نزدیکان را به جای افرادی که از قبل از روزنامه سلام و بیان و... در آن ساختمان کار می کردند، قرار داد بلکه حتی روزنامه نگاران مطرح آن روزها که در بین روزنامه نگاران اصلاح طلب نام و جایگاهی داشتند را نیز اخراج کرد.

برای یادآوری این نکته لازم است مجتبی واحدی به یاد آورد که چه برخوردی با بنفشه سام گیس گزارش نویس روزنامه های اصلاح طلب و خانوم ص و .... داشت و با برخورد زننده و زشت، آنها را از روزنامه اخراج کرد.

برادر خانم " و " نیز بابت برخی رفتارها و عملکرد های مجتبی واحدی،  احساس شرمند گی می کردند و از دیگران عذر خواهی می کردند که ایشان حدود اخلاق را رعایت نمی کند.

ماجرای رسوایی و اختلاس نامبرده در روزنامه آفتاب یزد و دعوای خانوادگی بوجود آمده در پی افشای روابط مشارالیه با خانمی که منجر به کتک کاری توسط مادر همسر اولش با وی نیز شد  توسط برخی از همکاران وی در آفتاب یزد مطرح شده است

 

احمد باطبی: چهره مشهور 18 تیر 78 پس از فرار از کشور به چهره مشهور فساد اخلاقی و زنیاره گی تبدیل شد. در مورد وی همین نکته بس که اخیراً تصاویری از باطبی در حال کولی دادن به هشتمین زنش در فضای مجازی منتشر شده است.

 

یک مورد: سال ۲۰۰۸ همزمان با ورود احمد باطبی به خاک آمریکا، نازلی سلیقه عراقی، دختر رحیم سلیقه عراقی هم به آمریکا میاید تا در دانشگاه «آلاباما» درس بخواند. یک سال بعد توسط زن و شوهری ایرانی که در فرانسه زندگی می کنند، نازلی عراقی به احمد باطبی معرفی می شود، در جریان اعتصاب غذای اکبر گنجی در تابستان ۲۰۰۹، این دو یکدیگر را می بینند و احمد باطبی بدون اینکه با نامزدش «تارا نیازی» حرف بزند، وی را رها کرده و «نازلی عراقی» را نامزد می کند. چند ماه پس از آنم نازلی با تارا نیازی تماس می گیرد و به او اطلاع می دهد که حالا همسر باطبی شده است و از تارا می خواهد که از زندگی اش بیرون برود!

 

این عنصر ضد انقلاب در تازه ترین فعالیتش به همجنس بازی روی آورده است و در فیس بوک عکس حمایت از همجنسگرایان را قرار داده و نوشته است: «دوستان می‌پرسند این علامت یعنی چی . یعنی من از حق انسانهای همجنس خواه برای ازدواج و تشکیل خانواده و بهرمندی از حقوق اجتماعی دفاع میکنم. یعنی من همچین آدمی هستم.»

 

مهدی خزعلی: فردی که بسیار سعی می کند چهره ای ماندلا گونه از خود در افکار عمومی ترسیم کند. اما اگر ماندلا نیز همزمان 3 زن داشت، نمی توانست حتی یک ماه در زندان مقاومت کند. مهدی خزعلی علاوه بر همسر اولش، منشی خود را نیز به عقد درآورد و پس از مدتی نیز با یک زن ایرانی مقیم دبی رابطه زناشوئی برقرار کرد.

مهدی خزعلی فردی که از طریق رانت های سیاسی و اقتصادی مبدل به کلاهبردار بین المللی شده را اکثراً به عنوان یک فرزند ناخلفی می شناسند که هر از چند گاهی آنقدر خود را به در و دیوار می کوبد تا به زندان برود و در آنجا نمایش اعتصاب غذا راه اندازد تا خود را فدایی آرمان هایی نشان دهد که حقوق بشر بر آن پایه گذاری شده ! اما اساساً این شگردی بیش نبوده و نامبرده با نمایش این چنینی سعی در سیاسی جلوه دادن جرائم مالی و اقتصادی خویش می نماید.

 

اطلاعات واصله از کاربران اینترنتی حاکی از آن است که مهدی خزعلی در سال 1378 مبلغ 221 میلیون تومان از بیت المال یعنی بنیاد مستضعفان کلاهبرداری نموده است.

وی تحت سناریوی دروغین با عنوان فروش یک فروند کشتی بنام هامور و اغفال مسئول مربوطه در بنیاد، مبلغ 221 میلیون تومان را که در آن زمان ( سال 78) بسیار سنگین بود بدون طی مراحل قانونی دریافت می کند که بعدها هنگام جابجایی و تسویه حساب مسئول وقت مالی، موضوع بر ملا می گردد.


نوشته شده توسط سرباز ولایت در 20 / 5 / 1392برچسب:مجتبی واحدی,فتنه88,مهدی کروبی,, ساعت | لينک ثابت |

روند انحراف فتنه گران، مسعود بهنود از مصاحبه با عبدالمالک ریگی تا پرواز به لندن

در دوره 8 ساله دولت احمدی نژاد که بهنود خارج کشور بوده، نقاب را کنار زده و ماهیت خود را نشان داده است و با عبدالمالک ریگی مصاحبه کرده و در جریان فتنه در رسانه های ضد انقلابی مانند جرس، گویا، روز آن لاین و... مقاله های متعددی نوشته است و از فراریان جریان فتنه مانند مسیح علی نژاد دفاع کرده است...

گروه سیاسی – در بخش نخست و دوم این گزارش، به گوشه هایی از فعالیت مسعود بهنود روزنامه نگار حامی جریان فتنه پرداختیم. اینک در بخش سوم و پایانی به تحلیل وارونه اواشاره داریم که ادعا کرده ایران ابتکار دیپلماتیک برای کاهش تنش ندارد و این را در مطلب به سوی بی آیندگی مطرح کرده است.





به گزارش بولتن نیوز، یکی ازاقدامات اساسی بهنود که قابل کتمان و گذشت نیست، موضوع حمایت او از سران فتنه است که در مطلب ما داریم می آییم در تاریخ 29 فروردین 88 در روزنامه اعتماد به وضوح مطرح کرده است و 55 روز مانده به انتخابات، خط و نشان کشیده است...


و در همین مطلب ادعای پیروزی تلویحی کرده و براندازان نرم را قبل از برگزاری انتخابات، برنده میدان رقابت دانسته است.


وی در تحلیلی مضحک با عنوان من و انتخابات در 16 خرداد 88 اعلام کرده که انتخابات شاه با انتخابات جمهوری اسلامی همسان است


و در تاریخ 29 خرداد 88 در مطلب گریه ها باید کرد فتنه گران را به تداوم اقدامات افراطی تشویق کرد.  


بهنود برای تاثیرگذاری برمسوولین به منظور تقابل با یکدیگر، مطلب سپهسالار قورباغه را در 31 خرداد 88 نوشت و لاریجانی و شورای نگهبان و احمدی نژاد را تشویق به استعفا، حل مسئله، بازشماری صندوق ها و... کرد.


وی همچنین ادعاهای بی اساس فتنه گران را در همین مطلب تبلیغ کرد و در مطلب سبزمی مانم در تاریخ 26 دی ماه 88 فتنه گران را تشویق کرد و در مطلب برسرقرار سبز در 12 آبان 89 با روحیه دادن به فراریان فتنه گر مثل علی نژاد برای آنها تبلیغ کرده است.
او همچنین در مطلب به اعلیحضرت توهین کردی در تاریخ 12 شهریور 88 ولایت فقیه را با سلطنت شاه همسان ارزیابی کرده است.


او با حمایت از چهره های معاند و نفی ماهیت انقلاب اسلامی در مطلب  طالقانی و منتظری در تاریخ 30 آذر 88 تاریخ انقلاب را تحریف کرده و برخی چهره های محبوب را مصادره به مطلوب کرده است.




بهنود در مطلب خاطرات سعید شاهسوندی ... در 19 مرداد 89 اینگونه القا کرده که مدافعان نظام نفوذی بوده اند و دستگاه های اطلاعاتی کشور را به فریبکار بودن متهم کرده است.


وی  در مطلب روز آن لاین 11 خرداد 88 با عنوان خوب می پرانند  از دربار پهلوی و فراماسونرها  از جمله فتح اله آتابای و سلیمان خان بهبودی تمجید کرده است و همچنین در مطلب یک قلم توانا شکست در تاریخ 10 بهمن 89 از داریوش همایون که چهره ای ضد دین داشت و وابسته به پهلوی بود تجلیل کرده است


خلاصه آنکه این روزنامه نگار بسیار پرکار، اگرچه به قلم ساده و داستانی اش و آثار و مقالات و روزنامه های پرشمار مشهور  و معروف است اما به نظر می رسد که پشت این قلم و کار زیاد، شامه تیز وی در شناخت قدرت های موجود و سعی در نزدیکی به آنها قرار داد.


زیرا هم در قبل از انقلاب در نزدیکی به فرح پهلوی و دربار، هم در بعد از انقلاب در نزدیکی به اصلاح طلبان و روزنامه های زنجیره ای و هم بلافاصله بعد از نزول قدرت در اصلاح طلبان، پرواز به لندن و قرار گرفتن در بی بی سی و بنیادها و هسته ها و حمایت های نهادها و...همگی نشان می دهد که او خوب تشخیص می دهد که کجا باید برود و جالب است که برخی روزنامه نگاران نیز بلافاصله جا وخط وچهره وحجاب ولباس و کراوات و کت و ... را تغییر می دهند و منتظرند که ببینند بهنود چه رفتاری دارد تا دقیقا آن را پیگیری کنند....





بهنود قبل از انقلاب به امیرعباس هویدا از طریق داریوش همایون و م.ج و پ.ن  و روزنامه آیندگان نزدیک شدو جالب است که محمد جعفریان و پرویز نیکخواه را بعد از پیروزی انقلاب،  به جرم توده ای و مائو ئیستی معرفی و از آنها شکایت کرد و تا طناب اعدام همراهی کرد و خود را هم رنگ انقلاب معرفی کرد و گاهی به پهلوی و هویدا در تهران مصور فحش می داد و البته از منافقین و فدایی ها حمایت می کرد.


وی با نزدیک شدن به بازرگان و امیرانتظام درروزهای نزدیک به17شهریور واعلام این که از ماجرای 17شهریور  خبرداشته است و همچنین نزدیک شدن به شهید بهشتی، و حمایت از آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان سردار سازندگی، و وفادار نشان دادن به دوم خرداد به صورت یکی به نعل یکی به میخ، نشان داده که همواره به جریان های قدرتمند نزدیک شده است.


وی با همکاری یکی از روزنامه نگاران سرشناس در روزنامه های زنجیره ای، نیروهایی را پرورش دادند تا بعد از چند سال اکنون همکاری نزدیکی را با بهنود در بی بی سی، روز آن لاین و گویانیوز و... داشته باشند.


اما در دوره احمدی نژاد که بهنود خارج کشور بوده، نقاب را کنار زده و ماهیت خود را نشان داده است و با عبدالمالک ریگی مصاحبه کرد. و در جریان فتنه در رسانه های ضد انقلابی مانند جرس، گویا، روز آن لاین و... مقاله های متعددی نوشته است.


نوشته شده توسط سرباز ولایت در 20 / 5 / 1392برچسب:ضدانقلاب,مسعود بهنود,عبدالمالک ریگی,ضدانقلاب, ساعت | لينک ثابت |

ارائه دستورالعمل جدید به عناصر داخلی فتنه / پنج‌هزار امضا جمع کنید تا برگردیم!

در دستور العمل جدید حلقه پاریس نشین به اعضای داخل موضوعاتی همچون رفع حصر از سران فتنه، آزادی مجرمین فتنه 88 و اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری و همچنین گسترش فعالیت و حملات رسانه‌های زنجیره‌ای به چشم می‌خورد.

به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران؛ در حالی که کمتر از یک هفته از انتشار گزارش هدفمند شبکه بی‌بی‌سی از موج بازگشت برخی ایرانیان به داخل کشور می‌گذرد، اخبار جدید و موثق حکایت از آن دارند که حلقه پاریس‌نشین فتنه و همپالگی‌های داخلی آن دستورالعمل جدیدی را تهیه و آن را به منظور اجرایی کردن به عناصر داخلی ابلاغ کرده‌اند.

 

در دستور العمل جدید حلقه پاریس نشین به اعضای داخل موضوعاتی همچون رفع حصر از سران فتنه، آزادی مجرمین فتنه 88 و اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری و همچنین گسترش فعالیت و حملات رسانه‌های زنجیره‌ای به چشم می‌خورد.

براساس این گزارش در ماحصل دستورالعمل ارائه شده به حلقه‌های داخلی فتنه، هدف از انجام و پیگیری اقدامات فوق‌الذکر، زمینه‌چینی برای بازگشت فراریان فتنه 88 به داخل کشورعنوان شده است.

بر همین اساس، حنیف_م، فرزند رجبعلی_م، از قول پدرش عنوان کرده که در راستای نیل به هدف بازگشت اعضای فتنه به داخل، در اولین اقدام این دستورالعمل به برخی از زندانیان(اغتشاشگران 88) ابلاغ شده تا این افراد با نوشتن نامه‌ای به کنگره آمریکا که در پوشش درخواست رفع تحریم علیه ملت ایران صورت می‌گیرد توجه اعضای کنگره را به موضوع زندانیان در ایران نیز جلب کنند.

حنیف_م و پدرش رجبعلی_م از مجرمین و فراریان اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری 88 هستند که با استقرار در پاریس و بروکسل از طریق مزدوری برای رسانه‌های بیگانه به خیانت و سمپاشی علیه مردم ایران می‌پردازند در حال حاضر به علت همکاری با شبکه‌های ضد انقلاب بی‌بی‌سی و صدای آمریکا حقوق‌بگیر آن‌ها هم شده‌اند.

حنیف_م‌ در توضیح اقداماتی که تاکنون صورت گرفته و شرایطی که مقدمات بازگشت خود و همپالگی‌هایش به داخل کشور را فراهم می‌کند، از قول پدرش عنوان می‌کند شورای هماهنگی راه سبز امید مقدمه لازم برای بازگشت را رفع حصر از سران فتنه، آزادی زندانیان فتنه و گسترش فعالیت رسانه‌های زنجیره‌ای با هدف تشدید فضای تبلیغات و جنگ روانی علیه دستگاه‌های قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی به منظور منفعل نمودن آن‌ها می‌داند.

این فرد در ادامه تشریح دستورالعمل بازگشت فتنه‌گران فراری به داخل کشور، شرط لازم را آزادی سرکردگان فتنه دانسته و معتقد است تا پیش از آزادی سران فتنه، اعضای خارج‌نشین نمی‌توانند به ایران بازگردند، چرا که احتمال بازداشت و محاکمه آن‌ها وجود دارد.

اما شورای هماهنگی راه سبز امید(شورای تبعیدی فتنه‌گران) به مدیریت ارشیر امیرارجمند مشاور فراری یکی از سران فتنه و از حلقه‌های اصلی فتنه در پاریس، به این نتیجه رسیده که با افزایش فشارهای داخلی و خارجی به حاکمیت و تبدیل موضوع رفع حصر و آزادی زندانیان(فتنه‌گران) به یک فرایند درخواست شده توسط خارجی‌ها که بتوان به آن رنگ اجتماعی نیز زد، می‌توان امکان آزادی افراد مذکور را فراهم کرد و بعد از این مرحله زمینه برای اعضای خارج‌نشین فتنه به منظور بازگشت به کشور نیز مهیا می‌شود.

نکته بسیار مهمی که فرزند رجبعلی_م در ادامه به آن اشاره می‌کند تشکیل کمپینی برای جمع‌آوری 5 هزار امضا است که هدف آن فشار برای آزادی سران فتنه می‌باشد.

گفتنی است، کمپین 5هزار امضایی در حال حاضر آخرین اقدام حلقه پاریس‌نشین به منظور فشار وارد آوردن به دولت است.


نوشته شده توسط سرباز ولایت در 20 / 5 / 1392برچسب:دستور العمل جدید,فتنه,کنگره آمریکا, ساعت | لينک ثابت |

عدالت از نگاه آقای مرگ موش + سند

سرویس اخبار غیرخودی بنیاد حماسه دفاع؛ رجبعلی مزروعی، فتنه گر فراری ساکن بروکسل، در یادداشتی جدید به تعریف عدالت از نگاه خود پرداخته و در سایت جرس وابسته به حلقه فتنه در لندن منتشر کرده است. او در بخش اول یادداشت خود، با استناد به حدیث نبوی (!؟) که حکومت ظلم ماندنی نیست، نظام جمهوری اسلامی را متهم به ظلم و جور کرده و نوشته است: "نظامی سیاسی که عنوانی دینی داشته باشد اما در آن بجای عدالت، ظلم جاری باشد، جز فروپاشی و سقوط سرانجامی نخواهد داشت و البته تجربه تاریخ بشری نیز بر صحت و درستی این حدیث گواه است".

نماینده افراطی حزب منحل شده و غیرقانونی مشارکت در مجلس ششم، ضمن حمایت از سران فتنه نوشت: "فکر نمی کنم تا اینجای بحث، اختلاف نظر چندانی میان دوجناحی که در جمهوری اسلامی ایران، به اصلاح طلب و اقتدارگرا مشهور هستند در این باره باشد؛ اما اختلافی که به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بین این دو جناح رخ نمود و پیامد آن قطبی شدن جامعه در دو سو شد، در انطباق رفتار حاکمیت با شاخص عدالت بود".